در مبحث تحلیل تکنیکال نمودار بازارهای مالی مانند بازار ارزهای دیجیتیال، گاهی اوقات با اصطلاحاتی برخورد می‌کنیم که معنای مبهمی دارند. دانستن معنا و مفهوم این عبارات برای یادگیری و درک بهتر تحلیل تکنیکال نمودارها بسیار ضروری است. این اصطلاحات به شما کمک می‌کند تا با درک بهتری بتوانید مفاهیم تحلیل تکنیکال را بیاموزید.
لازم به ذکر است که شرح و آموزش کامل تحلیل تکنیکال در بخش آموزش تحلیل تکنیکال آورده شده است و در این‌جا تنها به معنای اصطلاحات مربوط به آن می‌پردازیم.
حمایت و مقاومت (support and resistance)
عبارات کلیدی حمایت و مقاومت که مفهوم کامل آن در بخش اول آموزش تحلیل تکنیکال ارائه شده است، به معنای دو سطح کلیدی در نمودار است. جایی که سخن از سطوح حمایتی و مقاومتی می‌شود، انتظار حمایت از یک قیمت و جلوگیری از ریزش بیشتر قیمت از آن سطح و مقاومت سطحی است که بازار در برابر افزایش قیمت مقاومت نشان می‌دهد.
روند (trend)
همان‌طور که از نام فارسی روند مشخص است، روند به معنای نحوه حرکت قیمت در یک بازه زمانی است. برای مثال، روند صعودی به معنای رشد مداوم قیمت، روند نزولی به معنای نزول قیمت و روند تثبیت شده به معنای ثبات قیمتی بدون نوسان در یک محدوده زمانی است.
خط روند (trend line)
آموزش خط روند نیز در بخش دوم آموزش تحلیل تکنیکال آورده شده است. این اصطلاح به معنای خطی فرضی است که نشان‌دهنده روند قیمت (صعودی یا نزولی) در یک بازه مشخص است. یک جریان صعودی و یا نزولی از لحظه آغاز تا پایان بر روی خط (فرضی) روند حرکت می‌کند. زاویه خط روند بسته به شدت افزایش و کاهش قیمت متغیر است.
کانال (channel)
نوسانات قیمت در هر نوع روند، در یک کانال فرضی محصور است. تا زمانی که یک روند تغیر حالت ندهد، برای مثال از زمان آغاز شدن یک روند صعودی تا آخرین نقطه بیشینه قیمت، نوسانات داخل یک کانال فرضی محصور است. این کانال معمولا شبیه به دو ضلع طول یک مستطیل است.
کندل (candle)
کندل که معنای فارسی آن شمع است، یکی از مدل‌های نمایش قیمت است که توسط ژاپنی‌ها اختراع شده است. هنگامی که سخن از نمودار شمعی می‌شود، به این معناست که تحلیل بر روی این نوع نمایش صورت گرفته است. این نمودار که معمولا به رنگ سبز (صعودی) و قرمز (نزولی) نمایش داده می‌شود، هیچ تفاوتی با نموادار خطی سنتی ایجاد نمی‌کند و تنها روشی برای درک و مشاهده راحت‌تر نوسانات قیمتی است. هر کندل بسته به بازه زمانی، نشان‌دهنده یک واحد زمانی (ثانیه، دقیقه، ساعت، روز و…) است که در کنار کندل پیشین خود در بازه زمانی گذشته قرار می‌گیرد.
شدو (shadow)
شدو در فارسی به معنای سایه است. اما در واقع یک خط باریک است که در بالا و پایین شمع‌های نمودار شمعی ایجاد می‌شود. این خط مانند نخ یا فیتیله یک شمع در وسط کندل‌های نمودارهای شمعی قرار دارد. نمایش شدو بر روی یک کندل به معنای رسیدن موقت قیمت از ابتدا تا انتهای شدو است، اما محدوده نوسان اصلی قیمت در یک بازه زمانی، بدنه کندل در نظر گرفته می‌شود.
بنابراین، هنگامی که صحبت از شدو در تحلیل تکنیکال نمودارها می‌شود، اشاره به گذر کوتاه مدت قیمت تا انتهای این شدوها است.
اندیکاتور (indicator)
اندیکاتورها ابزارهای نمایش‌گر هستند که بر مبنای محاسبات ریاضی طراحی شده‌اند و به تریدر کمک می‌کنند تا راحت‌تر بتوانند از روند قیمی یک ارز مطلع شوند. اندیکاتورها به خودی خود هیچ کار خاصی انجام نمی‌دهند اما ابزار بسیار مفیدی برای محاسبات و درک بهتر رفتار بازار هستند. معروف‌ترین اندیکاتورها عبارتند از: میانگین متحرک (MA)، میانگین متحرکت همگرا واگرا (MACD)، شاخص مقاومت نسبی (RSI)، ابر ایچیموکو (Ichimoku cloud)، باندهای بولینگر (Boolinger Bands)، حجم معاملات (volume) و …
پولبک (pullback)
پولبک در فارسی به معنای برگشت به عقب است که به بوسه خداحافظی نیز معروف است. هنگامی که یک پولبک رخ می‌دهد، یعنی قیمت یک ارز پس از رشد، به سمت سطح قبلی قیمت خود بازگشته است تا با قدرت بیشتری به سوی قیمت بالاتر حرکت کند.
تارگت (target) یا جمع‌آوری سود (Take profit)
تارگت در فارسی به معنای هدف است. تارگت در واقع هدف قیمتی است که مورد انتظار تریدر است. هنگام ورود به یک معامله، قیمتی که انتظار می‌رود تا روند بازار به سمت آن حرکت کند تارگت نام دارد و تریدر (کوتاه مدت) پس از رسیدن به تارگت از پیش تعیین شده، از معامله خود خارج می‌شود. تارگت حداقل افزایش قیمتی است که معامله‌گرها از ارز مورد نظر انتظار دارند.
استاپ لاس (stop loss)
عبارت استاپ لاس به معنای حد ضرر است که یک کلید موفقیت بسیار پر اهمیتی است. تریدرها علاوه‌بر تارگت، یک حد ضرر نیز برای خود تعیین می‌کنند. این کار به چند دلیل صورت می‌گیرد، مهم‌ترین دلیل این است که ممکن است به هر علت روند بازار تغییر ناگهانی کند و به خلاف جهت انتظار تریدر حرکت کند. در این صورت باید یک حد ضرر (معمولا با تحلیل تکنیکال) از پیش تعیین شده باشد تا کمترین ضرر و آسیب بر آن معامله وارد شود.
اشباع خرید و فروش (overbought & oversold)
به بازاری اطلاق می‌شود که افزایش یا کاهش ارزش یک ارز در آن با سرعتی بیش از معمول صورت می‌گیرد. این حالت به معنای این است که خریداران (در حالت اشباع خرید) و فروشندگان (در حالت اشباع فروش) به نهایت قدرت رسیده‌اند و امکان تغییر حالت در روند قیمتی وجود دارد.
پیوت نام یک نقطه بسیار کلیدی و تاثیر گذار در نمودار است. پیوت نقطه‌ای است که در آن‌جا روند بازار تغییر می‌کند و از نزولی به صعودی و برعکس عمل می‌کند. یافتن این نقطه در نمودار بسیار بسیار سودآور است. دو نوع پیوت مینور و ماژور وجود دارد. در پیوت مینور تغییر روند کوچک‌تر و در پیوت ماژور تغییر روند بزرگ‌تر است.
عرضه و تقاضا (supply & demand)
همان‌طور که از نام این اصطلاح مشخص است، عرضه به معنای میزان فروش و تقاضا به معنای میزان تقاضا برای خرید است. بررسی میزان عرضه و تقاضا یکی از نکات مهم در هنگام تصمیم‌گیری برای خرید و فروش است.
بازار خرسی و گاوی (bullish & bearish market)
لقب بازار گاوی و بازار خرسی به ترتیب به معنای بازار صعودی و نزولی است. این دو اصطلاح که قدمتی تقریبا صد ساله دارند، به این صورت تعبیر می‌شود که گاوها (سرمایه‌گذاران) با شاخ‌های قدرتمند خود قیمت را به سمت بالا سوق می‌دهند و خرس‌ها (فروشندگان کلان) با ایستادن بر روی دو پای خود، با دو دست و با تمام قوا قیمت را به سمت پایین می‌کشند.
شکست به بیرون (Break out)
این عبارت هنگامی بکار می‌رود که یک قیمت روند خود را شکسته و از خط روند پیشین خود و معمولا با قدرت زیاد از آن خارج می‌شود.
بازار رنج (Sideways/range/flat)
هنگامی که نوسانات بازار به کمترین میزان برسد و از حالت صعودی و نزولی خارج گردد و به نوعی حرکت قیمت به صورت افقی باشد، اصطلاحا به آن بازار رنج گفته می‌شود. در این حالت فراز و فرود قیمتی خاصی مشاهده نمی‌شود و به سبب آن تحلیل قیمت نیز دشوارتر می‌شود.
اصلاح (correction)
در پایان هر موج صعودی، قیمت با اندکی افت قیمت مواجه می‌شود که می‌تواند به معنای بازگشت به اوج قیمت و حتی عبور از آن باشد. به این افت و خیز (احتمالی) مجدد اصلاح گفته می‌شود. این بدان معناست که قیمت واقعی یک ارز در یک بازه زمانی خاص اندکی کمتر از آخرین اوج قیمت است و نیازمند اصلاح می‌باشد.
همپوشانی (Overlap)
همپوشانی یا روی‌هم افتادگی گاهی درمورد دو کندل در کنار هم و گاهی در قیاس خط روند قیمت با خطوط تکنیکالی است که اندیکاتورها نشان می‌دهند.
