چهار سال تخریب برای رقابت؛ روایت مستند اکسکوینو از اکسکوین و حقیقت پنهان
روایتی از چهار سال اتهام، صبر، رقابت و شفافیت

مقدمه: چرا امروز این روایت گفته میشود؟
چهار سال گذشته برای اکسکوینو، آزمونی میان واقعیت و روایت بود؛ میان مستندات و هیجان رسانهای.
از سال ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۴، تقریباً هر سال با موجی از اتهامات تکراری روبهرو شدیم؛ از «توکن کلاهبرداری» تا «ماینینگ جعلی» و حتی «ترک محل و …».
اما این بار تصمیم گرفتیم سکوت را بشکنیم؛ نه برای پاسخ به شایعه، بلکه برای ثبت حقیقت.
برای آنکه روشن شود، چگونه سوءاستفادهی آگاهانهی برخی افراد و جریانهای رسانهای، میتواند مسیر یک نوآوری بومی را به سالها حاشیه و بیاعتمادی بکشاند.
فصل اول — ۱۳۹۸: اولین محدودیت برای درگاه رمز ارزی بیتراه
پایهی مسیر اکسکوینو در نوآوری رمزارزی از سال ۱۳۹۶ شکل گرفت. حدود دو سال بعد، یعنی در سال ۱۳۹۸، این مجموعه با تجربهی چندسالهی خود در حوزهی فناوری بلاکچین درگاه پرداخت رمزارزی داخلی «بیتراه» را راهاندازی کرد. این موضوع برای ایجاد راهکاری در ارتباط با دنیا در سایهی محدودیت کارتهای ویزا و مستر در ایران و رفع چالش گردشگران و مسافران خارجی در ایران پیاده شد.
هدف بیتراه ساده و در عین حال پیشرو بود: ایجاد بستری بومی برای پرداخت با رمزارز در ایران، در زمانی که هنوز حتی شرکتهای بزرگی مانند PayPal ،Visa و Mastercard چنین خدماتی را ارائه نداده بودند.
کاربران میتوانستند با رمزارزهای معتبر خرید کنند و پذیرندگان نیز پرداخت را بهصورت خودکار به ریال دریافت کنند؛ مدلی که امروز، هشت سال بعد، تازه در سطح جهانی رواج یافته است.
اما در آن سالها، چنین نوآوریهایی نه تحسین میشدند و نه حمایت میدیدند. فضای نظارتی کشور آماده نبود و پروژههای پیشرو، زیر سایهی برچسبهایی مانند «پولشویی» و «فعالیت غیرمجاز» قرار میگرفتند.
اما درست از همین نقطه، اکسکوینو وارد چشمانداز رقابتی جدیدی شد؛ جایی که پیشگامی بهجای تحسین، بعدها بهانهای برای تخریب شد.
فصل دوم — ۱۴۰۰: طوفان پس از کریپتولند و آغاز موج اتهامات
اردیبهشت ۱۴۰۰، پس از اتفاقات «کریپتولند»، فضای رمزارز ایران وارد یکی از بحرانیترین دورههای خود شد. کاربران در شوک بودند، نهادهای ناظر بهدنبال کنترل شدیدتر، و رسانهها بهدنبال تیترهای پرهیجان. در این میان، اکسکوینو بهعنوان یکی از معدود صرافیهای باسابقه و باثبات، در معرض هجمهی رسانهای قرار گرفت. همهچیز از یک رقابت ناسالم و اتهام سازمانیافته آغاز شد.
در همین زمان، تیم روابط عمومی اکسکوینو مطلع شد که مجموعههایی در حال راهاندازی کمپینهایی بر علیه اکسکوینو هستند. اولین پیام از کانالهای سیگنالدهی بدنام و برخی رسانهها و افراد خاص، که خود مشهور به تبلیغ توکنهای خودشان و ایجاد پامپ و دامپ هستند، به شکل کمپین رسانهای آغاز شد. همچنین شواهدی از تهیهی بولتنها و گزارشهایی برای ارسال به نهادهای ناظر و شکلدهی به جریان تخریبی علیه اکسکوینو مشاهده گردید.
کمی بعد، شخصی به نام جرجندی در ادامهی همان موج، در صفحات خود اتهاماتی بیاساس مطرح کرد؛ از جمله اینکه اکسکوینو در حال فروش کلاهبرداری و ماینینگ توکن اختصاصی خود با نام «اکسکوین» است.
ادعایی که از اساس بیپایه بوده و با اندکی دقت، نادرستی آن بهراحتی قابل درک است؛ تکرار چنین ادعاهایی پس از این سالها، جز غرضورزی و تخریب هدفمند، معنای دیگری ندارد.
در ابتدا، اکسکوینو تصمیم گرفت واکنشی نشان ندهد؛ چون برداشت اولیهی مجموعه این بود که شاید اظهارنظر برخی منتقدان از سر ناآگاهی باشد، نه نیت مخرب.
اما خیلی زود مشخص شد که این جریان، سازمانیافته و هدفمند است. ادعاهای اولیه، با تحریف در رسانههای با بودجهها بازنشر شد و تبدیل به ابزاری برای رقابت ناسالم گردید.
در نهایت، این افراد بهدلیل نشر اکاذیب و اتهامزنی بدون سند در مراجع رسمی محکوم شدند؛ موضوعی که امروز ثابت میکند تمام آن اتهامات از پایه بیاساس بوده است.
فصل سوم — ایدهی «اکسکوین»: از پاداش وفاداری تا سوءاستفاده رسانهای
در سال ۱۳۹۹، اکسکوینو تصمیم گرفت ساختار وفاداری کاربران خود را توسعه دهد.
ایده روشن بود: کاربران در ازای معاملات و نگهداری دارایی در کیف پول داخلی، درصدی پاداش دریافت کنند.
این سیستم با نام «اکسکوین» معرفی شد؛ ایده ساده بود: به کاربران درصدی از کارمزد معاملاتشان بهصورت کشبک داده شود و به کسانی که دارایی خود را در کیف پول اکسکوینو نگه میدارند، ۳ درصد سالانه پاداش وفاداری به صورت اکسکوین تعلق گیرد.
برای جلوگیری از نوسان و حفظ ثبات ارزش پاداشها، ارزش اکسکوین برابر با فرانک سوئیس (CHF) برابر در نظر گرفته شد و انتخاب این ارز به دلیل ثبات آن و دوری از حواشی دلار و یورو در بازار ایران بود؛ در نتیجه، اکسکوین یک بن داخل سیستم بود که قرار بود در آینده چهبسا یک توکن شود، ولی در آن زمان نه توکنی بر بستر شبکه بود و نه استیبلکوین قابل ماین و یا برای عرضه یا فروش.
در واقع، ایدهی طراحی اکسکوین بر پایهی همان منطق توکنهای بومی صرافیهای مطرح جهان مانند BINANCE (BNB) یا MX (MEXC) شکل گرفت؛ توکنهایی یوتیلیتی که امروز جزو داراییهای برتر بازار رمزارز هستند و نقش کلیدی در سازوکارهای وفاداری، کشبک و تخفیف کارمزد در صرافیها ایفا میکنند.
تفاوت در این بود که اکسکوین هیچگاه به مرحلهی عرضه یا معاملهی عمومی نرسید و صرفاً بهعنوان ابزار پاداش داخلی باقی ماند.
چون قرار بود در آینده مسیر درست توکن را طی کنیم، در این مسیر شروع به پیادهسازی یک اسمارتکانتراکت آزمایشی (MVP) برای تست فنی ایجاد شد که هیچگاه منتشر، معامله یا عمومی نشد. بررسی آن در بلاکچین نیز نشان میدهد هیچ تراکنش یا توزیعی از آن انجام نشده است.
اما در فضایی پر از رقابت ناسالم و با سوءاستفادهی آگاهانه از ناآگاهی فنی در آن زمان در برخی نهادهای نظارتی، همین نمونهی آزمایشی دستاویز جریان رسانهای شد تا روایت «ماینینگ اکسکوین» ساخته شود، در حالیکه از دید هر متخصص بلاکچینی، استیبلکوین قابل ماینینگ وجود ندارد.
لازم به ذکر است سیستم وفاداری اکسکوینو (لویالتی) هیچگاه متوقف نشد و از سال ۱۴۰۰ تاکنون همچنان در حال اجراست.
فصل چهارم — گیمیفیکیشن مارکتینگ و سوءاستفاده رسانهای
در قبل از شروع جریانات سال ۱۴۰۰ و در سال ۱۳۹۹ که اوج رشد اکسکوینو بود، برای رشد بیشتر کمپینهای متوالی و قوی ایجاد میشد. در یک مورد، تیم مارکتینگ اکسکوینو کمپینی گیمیفیکیشن طراحی کرد تا کاربران را با مدل پاداش آشنا کند.
در این کمپین، کاربران با دعوت دوستان خود به پلتفرم، امتیاز دریافت میکردند. در یکی از نسخههای تبلیغ، جملهی «با معرفی دوستانتان، دو اکسکوین ماین کنید» بهعنوان یک عبارت گیمیفایشده درج شد.
هدف صرفاً سرگرمی و تشویق کاربران بود و بازی با کلمات بود و این بوضوح در کمپینهای مارکتینگ و استعاره موجود است.
اما در فضای ناآشنای آن روزهای کریپتو، همین جمله بهانهای برای سوءاستفادهی افراد و رسانهای شد.
جریانهای قبلی، همان عبارت تبلیغاتی را بهعنوان «مدرک ماینینگ و فروش توکن» منتشر کردند و با ساخت بولتنهای خاص برای نهادهای نظارتی، زمینهی بیاعتمادی عمومی را گسترش دادند.
این جریان باعث شد بخشی از کاربران تازهوارد دچار ترس شوند. برخی داراییهای خود را از اکسکوینو خارج کردند و به سمت صرافیهای نوپای تازهتأسیس رفتند که بعدتر بسیاری از آنها بهدلیل ضعف امنیتی دچار مشکل شدند.
اکسکوینو در واکنش، بلافاصله کمپین را متوقف و مستندات فنی خود را در اختیار مراجع رسمی قرار داد.
اما آسیب روانی این جریان تا مدتی باقی ماند؛ نمونهای از اینکه چگونه یک پیآر دروغین میتواند اعتبار یک کسبوکار را هدف قرار دهد.
فصل پنجم — نشست رسمی و اثبات بیپایگی اتهامات
با شدت گرفتن اتهامات، جلسهای رسمی در کمیسیون رمزارز انجمن صنفی رایانهای کشور با حضور اعضای انجمن بلاکچین آن زمان برگزار شد تا موضوع بهصورت رسمی بررسی شود.
در این نشست، نمایندگان چند نهاد، انجمن بلاکچین، کارشناسان فنی و مدیران اکسکوینو حضور داشتند.
جمعبندی جلسه روشن بود:
- اکسکوین صرفاً ابزار پاداش داخلی کاربران است.
- هیچ نشانهای از ماینینگ یا انتشار عمومی وجود ندارد.
- هیچ جذب سرمایه یا فروش عمومی انجام نشده است.
- هیچ شکایتی از سوی کاربران دربارهی توکن اکسکوین ثبت نشده است.
به بیان ساده، تمام اتهامات بیپایه و فاقد هرگونه مستند فنی یا حقوقی بودند.
فصل ششم — اتهام از سوی انجمن بلاکچین و واکنش حقوقی
با وجود این جمعبندی رسمی، انجمن بلاکچین ایران (در آن زمان)، مطلبی در وبسایت خود منتشر کرد و اکسکوینو را «کلاهبردار» و اکسکوین را «کلاهبرداری» نامید؛ اتهامی بدون سند، غیرحرفهای و برخلاف اصول صنفی.
اکسکوینو بلافاصله شکایت حقوقی طرح کرد.
پیگیریها نشان داد انجمن از حدود وظایف قانونی خود خارج شده و ادبیاتی خلاف اساسنامه و مصوبات رسمی بهکار برده است.
نتیجهی بررسیها، تعلیق موقت انجمن بلاکچین ایران بود.
در نامهی رسمی سازمان امور اجتماعی (زیرمجموعهی وزارت کشور) تصریح شد: رفع تعلیق تنها در صورت حذف ادبیات اتهامی و تغییر رویه ممکن است.
توضیح ضروری:
قطعاً رویکرد انجمن بلاکچینِ آن زمان (۱۴۰۰) با انجمن فعلی متفاوت است. انجمن امروز با رویکردی تخصصی و همکاریمحور فعالیت میکند.
این روایت صرفاً به مقطع تاریخی ۱۴۰۰ و افرادی اشاره دارد که غرضورزانه در راستای انحصار و حذف رقبا با جریانات رسانهای اقدام میکردند و در سایهی انجمنها برای خود برند شخصی و انحصارگری در سایهی ضعف دانش نهاد ناظر بهره میبردند.
فصل هفتم — پیامد اقتصادی و سکوت مسئولانه
در آن دوران، این هجمهی رسانهای باعث خروج بخشی از دارایی کاربران از اکسکوینو و واریز آن به صرافیهای جدید یا رقبا شد.
این موضوع ضرر و زیان و آسیبی جدی را برای اکسکوینو به همراه داشت.
اما مجموعه تصمیم گرفت سکوت کند، چون میدانست پاسخ احساسی در فضای متشنج آن زمان به کل اکوسیستم رمزارز ایران آسیب میزند.
ترجیح اکسکوینو، تداوم مسیر توسعه و اتکا به مستندات بود؛ زیرا در نهایت، عملکرد واقعی و گزارشهای رسمی حرف آخر را میزنند.
فصل هشتم — ۱۴۰۲ تا ۱۴۰۴: تکرار سناریو با لباس جدید
دو سال بعد، در ۱۴۰۲، بازار رمزارز در ایران به ثبات نسبی رسید.
کاربران بازگشتند، تراکنشها افزایش یافت و اکسکوینو رشد ۷۰ درصدی ثبتنامها را تجربه کرد.
اما همان بازیگران قدیمی، این بار با نامهای جدید، دوباره تلاش کردند همان روایتهای قدیمی را بازتولید کنند.
در سال ۱۴۰۴ و همزمان با بحران منطقهای و کندی موقت برداشتها در کل بازار، دوباره همان تیترها تکرار شد: از «کلاهبرداری» تا «ترک محل».
اما پاسخ همان بود که همیشه بود: اگر تخلفی وجود داشت، اکسکوینو امروز حضور شفاف و قانونی در بازار نداشت.
نتیجهگیری — چهار سال، چند اتهام، یک حقیقت
اکسکوین نه استیبلکوین بود و نه توکن قابل نوسان توسط مالک آن، بلکه یک بن داخلی بود که قرار بود روزی به توکن تبدیل شود، اما نشد.
اکسکوین نه کوین ماینشونده بود و نه ابزار جذب سرمایه، بلکه در همان زمان هم بالغ بر ۴۰ میلیارد تومان ارزش کشبک کارمزدهای کاربران بود.
هیچ فروشی، هیچ شکایتی از سوی هیچ کاربری مطرح نشد.
هیچ تراکنش داخل شبکه یا لیستینگ یا عرضهی عمومی وجود نداشت.
اکسکوین از ابتدا تا امروز، صرفاً ساختار پاداش داخلی اکسکوینو بوده است و همچنان وجود دارد.
سیستم وفاداری هرگز متوقف نشد و همچنان در حال اجراست.
امروزه میدانیم که مستندات حرف آخر را میزنند؛
برای ثبت در حافظهی اکوسیستم رمزارز ایران